چرا وهومنه ایجاد شد؟

من فاطمه عارضی، دوران کودکی خود را با توجه به بازخوردی که از دیگران دریافت می کردم پیش بردم، من (از نظر دیگران) باهوش و شاگرد اول بودم پس به عقیده دیگران باید رشته ریاضی فیزیک می خواندم و به دنبال آن باید در دانشگاه نیز بالاترین رشته مهندسی ( که آن روزها مهندسی برق بود و رتبه های روی آن رقابت داشتند) را انتخاب می کردم.

من کمالگرا بودم و به علایق خودم که روانشناسی و فلسفه و … بود توجه حرفه ای نداشتم ( درحد سرگرمی و مطالعه در زندگی ام جای داشتند)؛ از نظرم باید مسیری که دیگران می گفتند را در حرفه و تحصیل طی می کردم.

من تا فوق لیسانس مهندسی برق را ادامه دادم، شغل ایده آلم( تدریس در دانشگاه) را بدست آوردم و در یک شرکت الکترونیکی نیز سرپرست R&D شدم. موفق بودم اما برای من کافی نبود!

بنا بر نیاز بهبودی که در روابط شغلی ام حس می کردم، تصمیم گرفتم مدیریت را بصورت آکادمیک بیاموزم و MBA را در دانشگاه شهید بهشتی گذراندم.

زندگی حرفه ای و تحصیلی من به 2 قسمت تقسیم می شود. قبل از MBA و بعد از آن!

روزهایی که سر کلاسهای رقتار سازمانی، مدیریت و … می نشستم فوق العاده بود، این رشته و این مباحث، همانی بود که من را به وجد می آورد.

از آن زمان ( 28 سالگی) مسیر شغلی ام را تغییر دادم. به منابع انسانی و آموزش شرکت پرداختم و از تحقیق و توسعه بیرون آمدم.

الان خوشحالم که مسیر درست خودم را پیدا کردم، اما اگر کسی بود که من را در سن 15 سالگی راهنمایی می کرد، کمک می کرد که بتوانم توانمندی ها و علایتقم را بشناسم، نیاز نبود که 6 سال مهندسی برق بخوانم( هرچند مهندسی برق باعث شد به شغلی که از کودکی آرزویش را داشتم یعنی تدریس در دانشگاه برسم و برای من بدون آورده هم نبود)

رسالت وهومنه هم کمک به همه کسانی است که دوست داند مسیر درست خود را با توجه به علایق و توانمندی هایشان بیابند.